چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

دو دوتا می شه چهارتا یا می شود = است !


پلان 1 : رو بیلبورد می بینی نوشته ، "ستاره می شود " عکس انتظامی وامین حیای روشه ، رد می شی اما انتظامی همیشه تو ذهن آدم می مونه

پلان 2: احساس می کنی که تفریحات سالمه میخوای و بعد مدتها می ری سراغ سینما .از بین تمام فیلمهای روی پرده با یه ذره بالا پایین بازیگرها و موضوعات فقط می مونه "بی وفا" . حداقل بازیگرش تا حالا خیلی فیلم اعصاب خرد کن بازی نکرده و شاید یذره فرح بخش باشه . اسم انتظامی هم ته ذهنت ول ول می خوره چونکه فکر می کنی انتظامی با اون همه دبده و کبکبه ، چیز بد که انتخاب نمی کنه یعنی احتمالا ارزش دیدن داره ، فوقش آخرش می گی انتظامیش خوب بود.

پلان 3 :یکی می گه فیلم جیرانیه ، اسمه همچی آشناست ، پرس و جو می کنی که جیرانی تا حالا چی ساخته می گن "قرمز" خوب نه پس بد هم نیست می شه روش حساب کرد البته بازهم احتمالا .
توام که باسیه تفریحات سالمه ، مخ چند نفر دیگه رو هم زدی و اونام به خاطر گل روی کنار هم بودن و شام بعدش می خوان بیان سینما و تو شدی راهنمای فرهنگی .
پس یه دودوتا چهارتایی می کنی و انتظامی و جیرانی و امین حیایی وزنه رو سنگین می کنن و حمید گودرزی فرح بخش می مونه تک و تنها . پس انتخاب شد "ستار می شود "

پلان 4 : صبح تو شرکت از توی اینترنت میگردی و لیست سینما ها رو در میاری برای فیلم "ستاره شد " درواقع به ستاره اولش بیشتر توجه داری تا شد و نشدش ، سینما رو هم خوب انتخاب می کنی "صحرا" دیگه می خوای از خجالت بقیه در بیای و یه کار فرهنگی درست حسابی بکنی .

پلان 5 : با اینکه دیر حرکت می کنی زودتر ازبقیه می رسی ، رو در سر سینما رو که می بینی بزرگ نوشته "ستاره است " تو عکسها هم خبری از انتظامی نیست تعجب می کنی و بعد از دست خودت عصبانی می شی که چقدر حواس پرتی و دقت نکردی (مامانم همیشه می گه بچم بی دقته فقط !) نتونستی متوجه تفاوت است با می شو د بشی کلان شک می کنی که نکنه فیلم رو اشتباه انتخاب کردی ولی کارگردان این هم جیرانی ، یه کارگردان که همزمان دو تا فیلم نمی ده بیرون . بلیط ها رو میخری و منتظر بقیه می شی که تا آخرین لحظه فقط یک نفر می یاد . بقیه که حدود 6 نفرن همه تو ترافیکن . تو و دوستت دونفری می رین تو سالنی که سه ردیفش به زور پر شده . با خودت می گی خوب وسط هفته خیلی کسی نمی یاد سینما . سه تا از افراد 10 min اول گذشته می یان بقیه هم کلن نمی یان.

پلان 6 : تموم می شه و دو نفری می یاین بیرون . سه تا از بچه ها وسط فیلم رفتن بیرون . یکی که خوابیده بود اونای دیگه هم ترجیح دادن از هوای سرد زمستانی لذت ببرن تا پول بدن و اعصابشونو تحت فشار بزارن . برای همه ، قسمت بعدش که شام خوردنه جالبتره . و کلی با هیجان سرش بحث می کنن که کجا برن . توام که کلا خورده تو پرت و یه فیلم مالیخولییایی (به معنای کامل کلمه ) دیدی سرما بهت فشار می یاره می ری تو ماشین تا بقیه هم تصمیم بگیرن.

پلان 7 : کل مدت شام یه سوال تو ذهنته ، که ستاره می شود با انتظامی پس چی بود ؟ چی شد که شد ستاره است با نیکی کریمی ؟!اینا دوتا بودن یا یکی ؟ یا اینکه تو چشات آلبالو گیلاس می چیده ؟

پلان آخر : دوستی که وسط فیلم اومده بیرون ، این مکالمه رو با یکی از مسئولین سالن باست نقل قول می کنه :
مسئول : چرا اومدین بیرون خانم ؟
دوست : فیلمش خیلی بد بود ، آقا !
مسئول : بد نبود ، بدش کردن اولش بود ستاره می شود ، بعدش ستاره هست ، آخرش هم ستاره است !
حداقل شکت به چشمهات خودت از بین می ره که رو بلیبورد خوندی ستاره می شود ، توسینما دیدی ستاره است ...
نتیجه گیری اخلاقی اینکه آقا به حرف دلت گوش بده بی خیال فرهنگ مرهنگ . همون فیلم فارسیه دوزاری شرف داره به فیلم فرهنگی قیچی شده مالیخولیایی

پایان !
نظرات 3 + ارسال نظر
دکتر پنج‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 http://www.azadikhah.blogsky.com

سلام.اطلاعات جالبی بود.پیش ما هم بیا

گلناز پنج‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:02

سلام
۱. اون شب به من خیلی خوش گذشت.یکی از دلایلش این بود که فیلمش بد بود و زود اومدم بیرون.پس زنده باد غازاریان!!! ;)
ما منتظر برنامه های بعدی هستیم.برنامه فرهنگی هم مسئولش خودتی.راه دیگهای هم نداره.
۲.خیلی خیلی ورود این تکنولوژی رو به خونتون تبریک میگم.امیدوارم باعث بشه که زود به زود مطلب جدید بنویسی.

گلادیاتور سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 18:24 http://ghoolghool.blogfa.com

سلام
غزل عزیز
خوشحال میشم به من هم سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد