چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

یه کم هم جدی بشیم !

خوب قبل از اینکه سلسله ما جراهای بیابون گردی رو شروع کنیم ، یه نکته جدی بگم ، چون بعد از این ممکنه خیلی چیزا شوخی باشه و یا فقط داستانی ، اما تو این مدت به خاطر نوع پوششی که من باید اونجا داشته باشم ، به این موضوع فکر کردم و به نظرم اومد خانم هایی که بر مبنای اعتقادات خودشون نه به خاطر جبر زمانه یا موقعیت اجتماعی و یا خانواده شوهر و هر دلیل دیگه ، صرفا بنا بر اعتقاد قلبی خودشون این نوع پوشش ، یعنی چادر رو انتخاب کردن از لحاظ من خیلی قابل احترامن و آدمهای موفقین تو زندگیشون ، چون خیلی مهمه که آدم به یه چیزی انقدر اعتقاد داشته باشه که هر سختی رو تحمل کنه .
من قبلا هم چادر سرم کرده بودم اما فقط دم حرم و توی حرم . اونجا خیلی راحت و ساده بود برای همین دفعه اولی که اومدن بهم گفتن ، شما باید چادر سرتون کنین خیلی به نظرم وحشتناک نیومد . اما وقتی رفتم اونجا و دیدم باید با چادر راه برم ، کار کنم ،غذا بخورم ، فرم پر کنم وحتی پالتومو از زیر چادر در بیارم و بپوشم ، اونوقت فهمیدم که خیلی هم کار راحتی نیست ! پوشش سختیه و خیلی مهمه که توی دنیای راحت طلب امروز یکی این پوشش رو برای خودش انتخاب کنه ، اونم یه دختر ، به خاطر اعتقاداتش اینکار و بکنه . برام جالب و قابل احترامن !
و متاسفم که توی مملکتی زندگی می کنم که برای پول در آوردن مجبوری چادر سرت کنی ! یا هر دلیل دیگه ای غیر از خودت و اعتقادت !
و خوشحالم که دوسال با آدمی زندگی کردم که سر همه اعتقاداتش وایساد از اعتقاد به زیاد بودن شهریه یا بد بودن استاد و یا اعتقاد به دینش ! و خیلی های دیگه که هستن و سر اعتقاداتشون وای می سن اعتقادی که می دونن درسته حالا هر چی هست !

همین !
خوش بگذره
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد