چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چندتا مطلب پشت سر هم!

 من امشب اینو فهمیدم : باهوشی اینه تا قبل از اینکه دیگه هیچ راه چاره ای نداشته باشی، ‌تغییر کنی، و من می خوام ثابت کنم که باهوشم!

مطلب اول اینکه من کجام؟ سوال خوبیه اما جواب هیجان انگیزی نداره! من همینجا دقیقا بغل دست بقیه آدمها دارم زندگی می کنم،‌ فقط یکم انرژیم کمتر از بقیه شده. با اینکه بزنم به تخته روز به روز دارم رشد عرضی بیشتری می کنم و به قول خوشخواهانم ، به خودم رحم هم نمی کنم. اما توانایی فعالیتی کمتری دارم! یعنی شب ساعت ۱۰:۳۰-۱۱ می خوابم و صبح ساعت ۷:۳۰ به زور پا می شم و می رم سر کار و هر یک ساعت یکبار هم از شدت خمیازه اشک از چشم هام جاریه. در نتیجه دوباره شب که می یام خونه، فقط میز شام و رختخوابم برام قابل تشخیصه . اگه قبل از ساعت ۷ هم خونه باشم تلویزیون و mbc2 هم بهش اضافه می شه. راستش در اینجور مواقع حالم از هرچی کامپیو تره به صورت خاموش هم بهم می خوره، چه برسه به اینکه بعد از ۸ ساعت پشت کامپیوتر بودن،‌ بخوام باز هم روشن کنم و بشینم پشتش! بقیه اشم که خوب خودتون می دونین!

مطلب دوم اینکه من می خوام یک وبلاگ جدید معرفی کنم :‌ حرفی برای نگفتن، نویسنده این وبلاگ آقای آرش اقبالی که از همکاران ما تو شرکت هستن، جالبیه این آدم شجاعت فوق العاده اش تو گفتن نظراتش و استمرار ش تو به انجام رسوندن کارهایه که فکر می کنه درسته! البته وبلاگش یه کم جدی تر از وبلاگ منه ، ایشون از هر فمینست زنی که من تا حالا دیدم بیشتر در مورد زنها و حقوق زنها اطلاعات داره و حرف حساب می زنه!‌ متاسفانه به زودی زود، به خدمت شریف سربازی نائل می شه و احتمالا کمتر می رسه وبلاگش رو به روز کنه،‌ اما تا بر می گرده دوستان یه دور کلیه مطالب وبلاگش رو از اول بخونن برای آینده اشون خوبه.

مطلب سوم اینکه این سفر ارمنستان شده کابوس شبهای من !‌ من کلا از کار روتین انجام دادم بدم می یاد، از اینکه یه کاریم نصفه انجام بدم هم دو برابر بدم می یاد! پس می شه به این نتیجه رسید که من از ارمنستان نوشتن داره کم کم خیلی بدم می یاد! اما چون که با خودم قرار گذوشتم که زمین به آسمون بیاد آسمون هم به زمین من این کار و بکنم و سفر نامه ارمنستان رو تموم کنم ، فکر کردم که به پیشنهاد اون شاعر پیشین ، گوش بدم و بشینم یک روز کلش و بنویسم خلاص! حالا پس منتظر یک متن فوق العاده طولانی باشید که عکس هم داره !

در ضمن در همین راستا من بسیار بسیار از شاذه جان تشکر می کنم که هر روز می یاد داستان دنباله دار می نویسه ، چون من تازه فهمیدم که عجب کار سختیه!

مطلب چهارم اینکه این رامین تو وبلاگ یه کار باحال کرده،‌ یه سری سوال کرده و هر کی دوست داره بهش جواب بده، می شه که یه جور بازیه وبلاگی از توش در آورد، اما چون ایده اش از رامینه من گفتم که بازیش نکنم تا خودش بخواد اما جالبه برید سوال هاشو بخونید، آخر پستش به انگلیسی و فونت قرمز سوال نوشته !

مطلب آخر هم اینکه خوش بگذره !

 

نظرات 5 + ارسال نظر
آرش اقبالی پنج‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 13:40 http://nothingtotell.blogfa.com

دختر خوب فکر نمیکنی یه مقدار زیادی از من تعریف کردی!!
به قول شیخ ما، آن پشه هم تویی، ما هیچ نیستیم! :)
در هر صورت خیلی ازت ممنونم و امیدوارم که هر جا که هستی و خواهی بود، موفق و شاد باشی

خب جناب من نظرم در مورد جنابالی همینه دیگه! کم و زیادشم نمی دونم اینکه پشه هستی یا نه هم از همون شیختون بپرس ;) مرسی

RZ پنج‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 18:02

Salam ghazal,
avalan tanbal bazi dar nayar in chevazeshe baba!!!!?? pasho boro ye khorde invar oonvar az in halat dar biay!!!
dovom inke man rooye inke soal hamo bekhay bezari inja ya chize dige khiali nadaram, har kari khasti bokon. ideye aslie inkaro majid chand saal ghabl az inke az iran biam matrah kard va man faghat edamash daram midam. soal haro ham randomly az internet gir miaram leza hich copyrighti roosh nist;)

با این نظر موافقم که پاشو برو تنبلی نکن، اما کو گوش شنوا؟
بعدشم این حق کپی رایتش در مورد وبلاگه و ایده است که خب شما اجازه دادی دفعه بعد سری سوالاتو اینجا می زارم;)

نقره ای جمعه 30 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:45

همممممم

آهان! آره راست می گی ها! می فهمم!

جاوید جمعه 30 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:15 http://gamez.ir

رو اینکه کجایی اگه بیشتر فکر کنی جواب هیجان انگیزی واسش پیدا می کنی !؟

مثلا؟!

علیرضا یحیائی فر پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 15:15

با سلام
سفرنامه ات خیلی با احساس و پر شور بود.لذا مشتاق بودم تمام مطالبت را بخوانم خصوصا اینکه میخواهم چنین سفری را داشته باشم منتها کمی جسته و گریخته نپوشتید و کمتر اجمال در آن به کار رفته .خاصه اینکه هنوز هم تمام نشد .حال من چگونه شما را در این اینترنت پیدا کنم و از تجربیاتتان در این سفر استفاده کنم ، برمیگرده به بد شانسی من!!!!
لطفا کاملش کنید
با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد