چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

آگهی تبلیغاتی برای یک دوست!

جاوید رو که می شناسین؟ در واقع همه اونهایی که وبلاگ من رو دنبال می کنن باید بشناسن. من با جاوید خیلی اتفاقی توی جشن بلاگ اسکای آشنا شدم. به غیر از اینکه جاوید اطلاعات فوق العاده زیادی تو زمینه بازی و همه مشتقاتش داره (از انواع سبک های بازی،سازندش تا کنسولش تا کرکش تا حتی عکس ها و بک گراندهاش )، به قول خودش آدمی با ایده های پیچیده هستش. که خب این تا حدی درسته . و اینو می تونید از این وبلاگش بیشتر بفهمید، امروز مطلب آخرش رو که خوندم خیلی من رو به فکر فرو برد هم داشتن قانون تو زندگی ، اینکه انقدر واقعی بدونی که تو زندگیت چی برات قانونه ، و هم خود قانون های که اعلام کرده بود. این که بدونی تو زندگیت قانونهات چیه یعنی که تا حدی می دونی تو زندگی چیکار داری می کنی. به غیر از اون خود قانون های زندگی جاوید، خیلی قانون های اساسی هستن، همونطور که تو کامنتش گفتم، من دیدم که این قانون ها رو واقعا تو زندگی به کار می بره ، با اینکه خیلی های دیگه رو دیدم که فقط درباره این ها حرف می زنن!

به هر حال من هنوز درمورد قانون های خودم به نتیجه نرسیدم، اما خواستم از جاوید و وبلاگ دیگش بگم که برای خودش می نویسه و به نظر من می شه اسمش رو گذوشت جاوید بدون  سونیک!

خوش بگذره

نظرات 4 + ارسال نظر
علیرضا چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:19

قانون ۱ زندگی من: همیشه وظیفه ات روانجام بده ، فارغ از اینکه دیگران چه عکس العملی نشون میدن.البته میتونی در میون اینهمه وظیفه ،حسب مورد ،علایق خودت رو در صدر الویت قرار بدی

قانون ۲ :طور رفتار کن که اگه همون کارو با خودت کردن نه تنها ناراحت نشی بلکه خوشحالت هم بکنه

قانون ۳: همیشه نیک خو،نیک بین ،نیک رفتار ونیک گو باش

قانون ۴:(!!!!!!!!) سفرنامه ارمنستان رو زودتر ادامه بده!!!!!!

نقره ای چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 15:40

قوانین کلی:
قانون 1: هوا سرده. کلاً!
قانون 2: سیگارم کو؟
قانون 3: تا ببینیم چی بشه.


قوانین کافه:
1- کافه جاییست که بشه توش سیگار کشید.
1-1. کافه نباید قهوه ی شیرین بیاورد. در غیر اینصورت کافه نیست.
1-2. کافه باید به آدمهای داخلش کار داشته باشد. کاروانسرا که نیست!
1-3. کافه ترجیهاً باید به کافه بیاید. نه اینکه شبیه حمام باشد!
2-برای خروج از کافه باید ابتدا سیگار قصد را کشید. (قصد رفتن)
3- قصد رو قصد هم داریم. محدودیت تعداد قصد رو قصد نداریم.

جاوید چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 18:37 http://gamez.ir

به به می بینم که تبلیغ ما رو کردی :))) ... این دو تا نظری هم که اینجا داده شده برای خودش جالبه و جای تفکر و بحث داره ...

در آخر بازم ممنون

جاوید

فیروزه جمعه 14 دی‌ماه سال 1386 ساعت 15:40

آخ آخ.من می خوام واسه اسن پست یه کامنت بنهم!!!اما بعدا.الان عجله دارم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد