شماره تلفنتون چنده ؟

تلفن زنگ می زنه، صداش رو اعصابمه . وسط شستن جورابهام دستهای کفی رو پاک می کنم و می رم که به اولین گوشی دم دست برسم.ساعت ۱۰ شبه و دوتا دانشمند کوچولو خوابیدن! سریع جواب می دم ، یکی اونور خطه و می خواد آمار امروزمون رو بگیره . می خواد از زمین و زما ن بپرسه ،اینکه کی کجا رفته.من از ته گلوم صداهایی در میارم که قاعدتا باید چنین معنی بده :مرسی ، خوبیم ، خبری نیست ، می گذرونیم ، خوبن ، نمی دونم (این کلمه رو حداقل ۴بار تکرار کردم) . همینطور که گوشم به گوشی گیر کرده و چشمم روی صفحه تلویزیون پیگیر یه سریال جالبه ، به این فکر می کنم که شاید مزخرف ترین اختراع بشر همین تلفنه ، یک حقه کوچولو برای اینکه بتونن خیلی راحت وارد خونه و حریم شما بشن . خیلی راحت می شه ، همه کارهاتو بکنی و بعدش با خیال راحت لم بدی رو مبلت و شماره ای رو بگیری و اونور دینگ دینگ ، وسط زندگی یکی دیگه سر در بیاری . خداییش بیشتر به درد این می خوره که وقتی حوصلت سر رفت ،‌یه آدمی پیدا کنی که نتونه تو رو دکت کنه و کلی باش وقت بگذرونی به جای اینکه مثلا وقتی دزد اومد به پلیس زنگ بزنی ، خب وقتی دزد بیاد یا تو مُردی یا اینکه داری از ترس سکته می کنی حواست به تلفن نیست . می شه آدمها رو ندید اما از دور ازشون خبر داشت ، اونم با تلفن و اینطوری همه مسئولیت دید و بازدید و سر زدن رو یکجا از سرت بازکنی ! خلاصه که به هر حال یه جوری با این تلفن گیر می یوفتی و باید جواب صداشو بدی !‌

یکی هنوز اونور خطه و داره سعی می کنه  مکالمه هیجان انگیزتری رو بوجود بیاره و من سعی می کنم ببینم آخر سریاله چی می شه . وقتی گوشی رو قطع می کنم به این فکر می کنم که در مقابل تلفن، موبایل اختراع بهتریه . در واقع خیلی بهتره . هم کار تلفن رو می کنه ، هم هزارو یک کار دیگه می کنه . تازه هیچ وقت باهاش گیرت نمی ندازن . می شه در اوج بی حوصلگی reject کنی و بعد بگی تو جلسه بودم یا اینکه خیلی حال بدی و یه SMS بزنی که بعدا بهت زنگ می زنم . پولش گرون تر می شه و مردم ازش برای گرفتن آمار فک و فامیل استفاده نمی کنن و تاز ه مدلهای جدیدش هزار تا برنامه و جینگولک بازی داره که عمرا کسی پیدات کنه ! خلاصه که خرابکاری تلفن با موبایل یکذره ماسمالی شده !

ساعت ۱۱:۰۰ شبه ، یکی دیگه از اونور شهر زنگ می زنه بپرسه که : خوبین ؟!

شب خوش