چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

دمپایی

خب اینم دقیقا اون متنیه که من دیشب با دیدن کلمه دمپایی یادش افتادم مال 20 octobre سال 2004 است اون زمان خیلی دوستش داشتم الان هم همینطور ;)

وقتی چشماتو ببندی ، صداهای بیشتری می شنوی...

تیک تاک یه ساعت که نیست
سروصدای یه بچه
حرف زدن دونفر تو اتاق بغل
خوندن آهنگ زیر لب یکی از تو راهرو
صدای موتور ماشین زیر پنجره
صدای ظرف شستن از آشپزخونه دورتر
صدای بغ بغوی دوتا کبوتر از تو سوراخ توی سقف راهرو

- به نظر شما ما اومدیم خونه کبوتر را گرفتیم یا اونا اومدن تو خونه ما ؟

صدای یه دمپایی تو راهرو ...

وقتی چشماتو باز می کنی
همه جا ساکته و آرومه
ساعت باطری نداره
هیچ بچه ای تو خوابگاه نیست
اتاق بغلیا خوابن
کسی تو راهرو نیست
ماشین از زیر پنجره رفته
همه ظرفا شسته شدن
کبوترا فهمیدن ما اومدیم تو خونشون و گزاشتن رفتن

صدای یه دمپایی تو راهرو ...
از جلوی اتاق رد می شه و می ره .

- اینم یه روز دیگه ، پا شم برم سراغ کارام...

خوش بگذره.
مخابره شده از مشهد مقدس

نظرات 3 + ارسال نظر
آرتین چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 14:09 http://darkness.blogsky.com

انقدر جادویی بود که نفهمیدم بالاخره این صدای دمپایی ماله کی بود؟!

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 14:15

سلام با تشکر از زحماتتون اگر فرصت داشتید یک سری به این ادرس بزنید مطالبش بسیار جالبwww.alcoran.blogsky.com

Ramin دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:22

Agha in che vazeshe?? adam baade n sal ye rooz miad in weblogeto bebine mibine var dashti karaye ghadimeto be zoor b ekhorde adam dari midi nadashtima!!!!:D:D!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد