۱- احساسم شبیه زمانیه که برای مدت زیادی یه جان پیچ رو به گردنم انداخته باشم! هیچ راه فراری هم ندارم. نه شمشیری نه زهری نه چیزی ! هر چیز خوشایندی بنظر می یاد که مال سالهای دور بوده! و من بیشتر دارم به سمت این تاریکی پیش می رم، دلم یک بوسۀ دیوانه ساز می خواد!
۲- بدنم گیر داده و باهام لج کرده، عین یه پیرزن ۸۰-۹۰ ساله غر غرو همش یه چیزیم هست به صورت default که معده ام درد می کنه جدیدا هم به هر چیزی که قبلا دوست داشتم حساسیت داره! بقیه بدنم هم همینطور !انقدر مسخره شده که امروز همکارم می گه خانم چرا مارو سرکار گذوشتین. خب می خواین بمرین زودتر اینکارو بکنین دیگه! (کل عبارتش این نبود یه چیزی تو این مایه ها بود) خلاصه که بدنم من رو هم گذوشته سر کار، با این ادا اطواراش!
۳- خب نتیجه گیری دو مورد بالا اینه که فعلا نمونه بارز عُنُق مو کسره (همون عین سگ خودمون ) هستم! دورو بر من نیاین! راستی جناب نقره من بشدت کاپتان بلک می خوام!
۴- (خدا بخونه) ببین خدا جون، هیچی هیچ فرقی نکرده . من یک مهر اونو می خوام و تو باید اینکارو برام بکنی. می دونی که من آدم راحت طلبیم در ضمن تنبل هم هستم خیلی هم حوصله و تمرکز ندارم!اما خب همینه که هست. به هر حال تو که نمی خوای من ضایع بشم. یه کاریش بکن لطفا.
۵- در راستای اجرای طرح امنیت اجتماعی ، شرکت ما زنونه مردونه شده. یه پارتیشن کلا دختر و یه پارتیشن کلا پسر. حالا این دو تا پارتیشن بقل دست همن و نتیجه اش یعنی اینکه باید به زودی شاهد دعواهای الفاظی بیشتر شبیه این که شما دخترا فلانین و شما پسرا بیسارین باشیم (قابل توجه خدا! )
همین دیگه. تو این گیرو ویری نمی دونم چرا گیر دادم حتما وبلاگ بنویسم!
*راستی اگه هری پاتر خون نیستین و یا به دلایلی هنوز ۷ رو نخوندین از مورد ۱ خیلی سر در نمی یارین!
نوشته هات دیگه واقعا داره زیادی جادویی می شه ! اسم وبلاگتو بکن پاک نویس های جادویی !!!
بیا بریم انجمن شعر!!! پارک قیطریه! دوشنبه ها!
(خدا بخونه)ببین خدا جون.منم مثل غزل.زودی کار منو راه بنداز که اعصاب مصاب تعطیله!یه کاریش بکن لطفا.
(غزل بخونه)غزل جون بیا و بزرگواری کن و با این نقره ای برو انجمن شعر،بلکه این بچه یه کم حرفه ای تر روی شعراش کار کنه!یه کاریش بکن لطفا!
(خدا بخونه ... نه غزل بخونه ... نه نه ... همون که می دونه بخونه!!)
ببین خانومی که الکی اسم خودتو گذاشتی فیروزه ... اینقدر برای خودت دردسر درست نکن!! بزار من سرم به کار خودم باشه!!!
1- فیروزه بخونه : عزیزم من فقط می تونم شعر گوش بدم بگم خوشم می یاد یا در نهایت بتونم فرق شعر وزن دار با شعر بدون وزن رو بفهمم، بیشتر از این کمکی به کسی برای رشد شعر ش نمی تونم بکنم . اون کار خودته پاشو بیا اینجا و خودت راه بنداز جریان رو !
۲- نقره ای بخونه : چیز خاصی نیست ، گفتم تو هم بخونی که عدالت رعایت بشه !
هر دوتا تون بخونین : لطفا تو وبلاگ من دعوا و کل کل نکنین و دوست باشین هر جفتتون !
بقیه بخونن : این دوتا رو اینجوری نگاه نکنین یه ۱۲۰ ساله با هم دوستن تازه این نقره ای باعث شد من با فیروزه دوست بشم ،اما مدل دوستیشون بزن بزنه !
خدا هم بخونه : ببین خدا یکی رو که راه نمی دازی تازه یه کار جدید هم می ندازی تو دامن ما ! گیر دادیا !
سلام ی انتقاد می خوام بکنم: از نوشته هات جی گیره ملت میاد؟ خوب تو تنت در می کنه به ما جه؟ تو سر کار می ری به ما جه؟ تو سگ داری خوب به ما چه؟محل کارت پسر و دختر جدا شدن خوب به ما چه؟خوب تنبلی اونم به ما چه؟مثلا هری پاتر رو خوندی ربطش به ما چیه؟ خوشکله ی چی بنویس ملت بیان بخونن و ی چیزی گیرشون بیاد نه این مزخرفات رو.حیف این وقتی که تلف کردم اومدم اینجا
ببین اینجا وبلاگ منه ! یعنی هرچی دلم بخواد توش می نویسم. تو هم دیگه اینورا پیدات نشه ! چون مطمئنا باسیه تو یکی چیزی پیدا نمی شه!
آی گفتی! منم اعصاب معصاب ندارم. حالم گرفته اس اساسی! نینی داره از سر و کولم بالا میره و....
سالم باشن الهی... دلم یکی دو روز گردش تنهایی میخواد کنار رود و پای بید و این حرفا...
آرزو بر جوانان عیب نیس نه؟
سردار سیاه را پایه هستم بدفرم!!!!
توضیح: منظور از -سردار سیاه - همان -کاپیتان بلک - می باشد که از طرف فرهنگستان علوم پیشنهاد شده.