چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

ماهی نارنجی کوچولو

ماهی قرمزی که باسیه شب عید خریدیم یه چشم نداره! یعنی یه چشمش بستست. قرار شد بعد از اینکه کار های شب عیدش رو انجام داد بریم دامپزشکی درمانش کنیم!

تجریش رو دوست دارم تو ۲۹ اسفند. از آدم لبریزه! همچنین از ماهی و گل و سبزه و فروشنده! با اینکه نمی شه حتی حرکت کرد چه برسه به خرید، اما نگاه کردنش خیلی لذت بخشه! اونهمه حرکت و شور که موج می زنه برای اینکه سال جدید رو بهتر و تمیزتر و نو تر و قشنگ ترشروع کنن

از همه چیز عید خوشم می یاد، از سفره هفت سینش از خونه تکونیش از ماهی سرخش از عید دیدنی از لباس شب عید و بهتر از همه از عیدی گرفتن هاش :) از اینکه آدمها دور هم جمع می شن و هم رو می بینین و شیرینی و میوه میخورن! از همه این سنت ها به شدت خوشم می یاد

امسال اما من همه این سنت ها رو می زارم و می رم مسافرت! یه مسافرت دوستانه چهارنفری! امیدوارم به همتون امسال خوش بگذره و سال دیگه هرچه بیشتر از بیش زندگیتون پر از شادی و سلامتی و آرامش باشه!

راستی یادم رفت اینو بگم:

همتون رو خیلیییییییییییی دوست دارمممممممممممممممممم! ;)

عیدتون مبارک

 

اینم یه عیدی باسیه همتون ، البته به غیر از اون گل های قرمز من هیچ اثر دیگه ای توی این سفره نداشتم ها ! :)

بازهم سال نو مبارک