چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

معجزه

یه روز یه آقایی سوار یه کشتی می شه ٬ وسط دریا کشتی خراب می شه و داشته غرق می شده . یه قایق نجات می یاد ٬ بهش می گن بیا سوار شو ٬ می گه نه خدا منو نجات می ده . قایق میره کشتی هم تا نصفه می ره تو آب. باز یه کشتی نجات می یاد بهش می گن بیا سوار شو آقاهه می گه نه خدا منو نجات می ده . کشتی می ره . یه زیر دریایی می یاد می گن بیا سوار شو می میری ها ٬ می گه نه خدا منو نجات می ده ! بعدش که داشته غرق می شده یه هلکوپتر نجات می یاد ٬‌ می فرستن که سوارش کنن می گه نه خدا منو نجات می ده . آخرسر غرق می شه می ره اون دنیا . اون دنیا می ره شاکی پیش خدا که خدایا چرا منو نجات ندادی ٬ خدا می گه باست قایق فرستادم ٬ کشتی فرستادم ٬ زیر دریایی فرستادم ٬ هلکوپتر فرستادم . که نجات پیدا کنی . خوب خودت خواستی که بمیری !

معجزه انقدر هم عجیب نیست خدا همیشه کمک می فرسته ٬ این مائیم که باید چشمامونو باز کنیم !

نظرات 2 + ارسال نظر
سیمیاگر سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 00:13 http://simiagar.blogsky.com

یه روز یه نفری می ره حرم دخیل می نده و گریه و زاری که ای خدا کاری کن تو لاتاری برنده بشم و ..... دو سه شبانه روز اشک می ریزه تا اینکه خوابش می بره تو خوابش یه مرد نورانی می بینه که میاد طرفش و بهش می گه تو بودی می خواستی تو لاتاری برنده بشی؟ می گه آره مرد آهی می کشه و می گه خوب مرتیکه تو لااقل باید یه برگه لاتاری بخری تا برندت کنیم یا نه؟

توحید سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 00:14 http://khanehbaramvaj.blogsky.com/

سلام دوست من.
جالب بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد