چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

چرک نویسهای جادویی

اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت

یک ذره خود تحویل گیری !

این مال دیروزه اما دیروز این blogsky وا نمی شد به خاطر همین افتاد امروز :

امروز روز تولدمه ،‌یعنی دقیقا دیشب ۱۲ شب من بدنیا اومدم  . بازم دقیقتر یعنی که دیشب بعد از یکسری فعالیتهای مذبوحانه ای که شامل لوس کردن خودم برای ورود به این دنیا بوده و بعد اینکه همه دکترها و پرستارهای اطرافم با هزار ان درخواست و خواهش و در انتها تهدید و ارعاب (؟) من را وادار به پذیرش ورود به این دنیا کردن، بنده در صحت سلامت عقل و بدن و حتی یک کمی بیشتر با سری کامل پر از مو (که می گن از همون اول حتی فر هم داشته ! ) پا به عرصه وجود گذاشتم و اطرافیانم من جمله پدر و مادر گرامم و کلیه کارکنان بیمارستان رو دچار شعف و شادی کردم ! خیلی سریع از همان ابتدای ورود به دنیا معروف شده و در کل بیمارستان مذکور که همین بیمارستان ایرانمهر فعلی است به عنوان "بچه خوشگله " شهرتی بهم زدم و از اقصی نقاط بیمارستان برای دیدنم به پیش من می آمدن !

اما از آنجائیکه از همان ابتدا خصوصیت شکسته نفسی در من بارز بود(البته الان بارز بودنش بیشتر شده ;)). بنده به همه این اظهار محبتهای طرفدارانم تنها با لبخندی پاسخ می دادم و صحبتی و صدایی از خود برای اطرافیانم ایراد نمی کردم که خدای نکرده حمل بر خود ستایی من نشود . تا جائیکه همگان با گمانه غلط فکرکردند که من خدایی نکرده لال بوده و تکلم نمی کنم . اما پس از چند روز درد شکمی بر من وارد شد که صبر کودکانه من را از بین برد و باعث شد علی رقم علاقه زیادم به شکسته نفسی مجبور به ایراد جیغهایی بس خوش صدا بشم و اینگونه بود که ورود من به این دنیایی پراز رمز و راز کامل شد!

و از آن روز هر سال در چنین روزی برای گرامیداشت این رویداد فرخنده که باعث خوشحالی عده زیادی شد ،‌ جشن باشکوهی به مدت ۷ شب و ۷ روز برگزار می شود و تمامی دوستان و آشناییان از اقصی نقاط کشور برای تبریک و تهنیت به اینجا سرازیر می شوند .

و این بود انشاء ما در مورد روز متولد شدنمان!

همیشه مثل روز تولدتون از زندگی لذت ببرین !

پ.ن:آدم روز تولدش می تونه یکذره زیاده روی کنه که به متولد شدنش بخشیده می شه و نه ؟